سید محمد حسینی؛ محمد یوسف زاده؛ حسین دباغ
چکیده
”قیمسالاری اخلاقی“ به چه معناست و چه تقریرهایی از آن میتوان داشت؟ ”قیمسالاری“ چه ربط و نسبتی با ”اخلاقباوری“ دارد و وجوه افتراق و اشتراکش با ”اخلاقباوری“ چیست؟ در ”قیمسالاری“، ...
بیشتر
”قیمسالاری اخلاقی“ به چه معناست و چه تقریرهایی از آن میتوان داشت؟ ”قیمسالاری“ چه ربط و نسبتی با ”اخلاقباوری“ دارد و وجوه افتراق و اشتراکش با ”اخلاقباوری“ چیست؟ در ”قیمسالاری“، دستکم در نسخهی کلاسیک آن، تلاش بر این است که از اضرار شخص به خود جلوگیری شود نه لزوماً اضرار وی به دیگران. اما در ”اخلاقباوری“ تلاش بر این است که از ارتکاب اعمال اخلاقگریز که جامعه آن را ناپسند تلقی میکند جلوگیری شود و، دستکم مطابق برخی از قرائتها، حتی باید چنین اَعمالی را جرمانگاری کرد. روشن است که در هر دو تلقی، «آزادی» افراد مالاً دستخوش تغییر و تحدید خواهد شد. اما پرسش این است که کدامیک از این دو نگاه، موجه و معقول است تا دولتها آن را در سیاستگذاریها و قانونگذاریهای-شان بهکار گیرند؟ ما در این مقاله استدلال خواهیم کرد که ”اخلاقباوری“ ناموجه است و بهکاربستن آن برای تحدید «آزادی» شهروندان نامعقول. برای نشاندادن این امر، در وهلهی نخست ایدهی ”قیمسالاری“ را شرح و تبیین میکنیم و انواع ”قیم-سالاری“ را بر میشمریم. سپس به ”اخلاقباوری“ میپردازیم و نقد آن را در دستور کار قرار خواهیم داد. در پایان استدلال خواهیم کرد که ”اخلاقباوری“ بر بنیان استواری قائم نشده است.